نوشته شده توسط : ماموت پانل دلیجان

کاش زندگی فرصت دهد

گاهی از پروانه ها یادی کنیم

کاش بخشی از زمان خویش را وقف قسمت کردن شادی کنیم

کاش وقتی آسمان بارانی ست

از زلال چشم هایش تر شویم

کاش وقتی چشم ها ابریندبه خود آییم و سپس کاری کنیم

کاش شب وقتی که تنها می شویم

با خدای خود خلوت کنیم

کاش گاهی در مسیر زندگیباری از دوش نگاهی کم کنیم

فاصله های میان خویش را

با خطوط دوستی مبهم کنیم

کاش با چشمانمان عهدی کنیم وقتی از اینجا به دریا می رویم

جای بازی با صدای موج ها

دردهای آبیش را بشنویم

کاش مثل آب ,مثل چشمه سار گونه ی نیلوفری را تر کنیم

ما همه روزی از اینجا می رویم

کاش این پرواز را باور کنیم

کاش با حرفی که چندان سبز نیست قلب های نقره ای را نشکنیم

کاش هر شب با دو جرعه نور ماه

چشم های خفته را رنگی زنیم

کاش بین ساکنان شهر عشق رد پای خویش را پیدا کنیم

کاش با الهام از وجدان خویش

یک گره از کار دل ها وا کنیم

کاش رسم دوستی را ساده ترمهربان تر , آسمانی تر کنیم

کاش اشکی قلبمان را نشکند

با نگاه خسته ای ویران شویم

کاش وقتی شاپرک ها تشنه اند ما به جای ابرها گریان شویم

کاش وقتی آرزویی می کنیم

از دل شفاف مان هم رد شود

مرغ آمین هم از آنجا بگذرد ... حرف های قلب مان را بشنود





:: بازدید از این مطلب : 122
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: